من #نسیم_صدقی هستم، من کشته شدم درتاریخ ۹ آبان ۱۴۰۱، هنوز شمعهای تولد ۲۳ سالگی ام را فوت نکرده بودم که داستان زندگی ام به پایان رسید، اهل شاهین دژ آذربایجانم، دختری ترک تبار از آذربایجان، در طول زندگی کوتاهم هرگز عقب نکشیدم، نترسیدم و با جسارت تمام مسیر زندگی را با قدرت میدویدم ، در شهر ما امکانات رفاهی چندانی وجود نداشت، شهر کوچکی که آموزشگاههای چندانی نداشت درسم که تمام شد تصمیم گرفتم صاحب کسب و کار خودم باشم و از علایقم داشتن سالن زیبایی مناسب با نیازهای خانمهای همشهری ام بود، با حمایت دایی ام راهی ارومیه شدم تا در کلاسهای آرایشگری و خدمات زیبایی شرکت کنم اما داستان آینده من آنطور که میخواستم رقم نخورد من برای آزادی، برابری و ظلم علیه استبداد دینی، برای رفاه، برای مبارزه با فقر به اعتراضات سراسری پیوستم و سهمم از فریاد برای آزادی دو گلوله یکی بر پیشانی و دیگری بر قلبم شد، من آسمانی شدم و مزدوران حکومتی پیکرم را دزدیدند بعد از در آوردن اعضای پیکرم و با فشار و ارعاب بر خانواده در حضور اندک اعضای خانواده در شاهین دژ به خاک سپرده شدم، دژخیمان ایران نگذاشتند مادرم صورتم را ببیند، جای گلوله بر پیشانی ام بود و ننگ شلیک بر صورتک های منحوس مزدوران خامنه ای
اطلاعات ارائه‌شده در این صفحه ممکن است هنوز به‌طور کامل راستی‌آزمایی یا تأیید رسمی نشده باشد. ما در تلاشیم تا با حساسیت و دقت، داده‌ها را بررسی و تکمیل کنیم. در صورت مشاهده‌ی هرگونه خطا یا اگر اطلاعات موثقی در اختیار دارید، لطفاً با ما تماس بگیرید
