ن #مریم_قربانی_پور هستم. من کشته شدم، در تاریخ ۲۹ مهرماه ۱۴۰۱. سی و چهار سالم بود، متولد ۱۲ مهر ماه ۱۳۶۷. فرزند یاور و طوبی، اهل شهرکرد در استان چهار محال و بختیاری، ساکن تهران و دانشجوی نخبه دکترای پاتولوژی تو دانشگاه بهشتی تهران بودم.
با شروع اعتراضات سراسری بعد از کشته شدن مهسا امینی، روز ۲۹ مهرماه ۱۴۰۱ بود که منم در اعتراضات دانشجویی شرکت کردم. ناگهان لباس شخصیهای بسیج وحشیانه با باتوم به دانشجوها حمله ور شدن، من تا به خودم اومدم ضربه های باتوم بود که بر سرم فرود میومد، سرم غرق در خون شد و افتادم زمین، آنقدر بر سرم زدن تا جمجمه ام دچار شکستگی شد و دچار خونریزی مغزی شدم و چشم از دنیا فرو بستم…
بعد از کشته شدنم نیروهای امنیتی پیکر بیجون منو به بیمارستان مسیح دانشوری بردن و اعضای بدنمو خارج کردن… بعد خانوادمو به شدت تهدید کردن که نباید اسم من رسانه ای بشه و باید فوتمو بر اثر تصادف اعلام کنن و اینو در آگهی ترحیم هم درج کنن تا جنازمو بهشون تحویل بدن. اونا از مسیری که من هیچوقت رد نمیشدم تصادفی جعلی رو صحنه سازی کردن برای اثبات سناریوی دروغینشون. بعدش خواهرمو مدتی بازداشت کردن تا خانوادمو مجبور کنن به سکوت….
پیکر بیجون من در آرامستان بهشت رحمت شهر کرد، قطعه ۴، ردیف ۹ در سکوت خبری بدون حضور آشناها و فامیلام در جو شدیدا امنیتی غریبانه به خاک سپرده شد.
مراسم سومین و هفتمین روز هم در تاریخ ۵ آبان و مراسم چهلم در تاریخ ۳ آذرماه ۱۴۰۱ بر سر مزارم برگزار شد.
هموطن، حکومت جنایتکار منو فقط به جرم اعتراض مسالمت آمیز ناجوانمردانه به قتل رسوند. من قرار بود بزودی پزشکی بشم که به هموطنام خدمت کنم ولی جنایتکارا نذاشتن…روی سنگ قبرم نوشتن:
«دست خالی آمدم اینجا ولی وقت وداع
پنجه در خاک زدم مشتی شرف برداشتم»
من در راه آزادی جنگیدم و جان شیرینمو فدا کردم، راه نیمه تمام منو تو تمام کن…اسممو به یاد داشته باش تا روز آزادی وطن…💔
#مهسا_امینی