من محمد ریاحی هستم. در اول مهر ۱۴۰۱ کشته شدم. فقط بیست سالم بود. متولد ۱۳۸۱ در شهرستان فریدن از استان اصفهان. من در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم و تنها یک برادر کوچکتر به نام امیر داشتم که یازده ساله بود. با دوستانم، سیاوش بهرامی و امیر، تصمیم گرفتیم که در اعتراضات مردمی برای آزادی وطن شرکت کنیم.
روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، ما در خانه مشغول درست کردن کوکتل مولوتف بودیم تا در خیابانها در برابر مزدوران حکومتی از خودمان دفاع کنیم. اما مزدورها ما را شناسایی کرده بودند. ساعت ۴ صبح اول مهر، سه نفری سوار موتور شدیم و از منطقهای که فکر میکردیم امن است، خارج شدیم. اما مأموران از طریق خبرچین جای ما را پیدا کرده بودند و با ماشین سپاه دنبالمان آمدند. سرعت موتور را زیاد کردیم ولی آنها به ما رسیدند و با شدت به موتور کوبیدند.
ما سه نفر به شدت آسیب دیدیم و به کنار خیابان پرت شدیم. من و سیاوش در همان لحظات کنار اتوبان جان باختیم. امیر به کما رفت و تا مدتی طولانی در بیمارستان بستری بود. پدرم وقتی پیام کمک من را دید، خودش را سریع به محل رساند، ولی دیر شده بود.
پیکر بیجان من در آرامستان روستای کرچ فریدن به خاک سپرده شد. مراسم سالگردم در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۲ در حسینیه روستای کرچ برگزار شد. من تا آخرین لحظه جنگیدم و هرگز تسلیم نشدم. آرزو دارم روزی که وطن آزاد شود، همه به یاد ما باشند.