من #سامان_قادرپور معروف به «سامان کورده» هستم. من کشته شدم، در تاریخ ۸ آبان ماه ۱۴۰۱. سی و هفت سالم بود، متولد ۱ اردیبهشت ۱۳۶۴. فرزند عبدالواحد، کُرد اهل اشنویه در استان آذربایجان غربی بودم و ساکن تهران و دانشجوی یکی از دانشگاههای این شهر. درویش بودم و سابقه زندانی سیاسی داشتم.
با شروع اعتراضات سراسری بعد از کشته شدن مهسا ژینا امینی، منم ساکت نموندم و در کنار هموطنام در اعتراضات شرکت میکردم و فریاد آزادیخواهی سر میدادم. روز شنبه ۸ آبان ماه بود، در تجمع دانشگاه ناگهان سرکوبگرای مزدور وحشیانه بهمون حمله کردن، منو گیر آوردن و با ضرب و شتم دستگیر کردن و به یکی از بازداشتگاههای اداره اطلاعات تهران بردن. اونجا شدیدا تحت آزار و شکنجه قرار گرفتم، آنقدر وحشیانه که تاب نیاوردم و زیر شکنجه ناجوانمردانه کشته شدم….
بعد از کشتن من روز ۱۰ آبان ماه یکی از مامورای امنیتی با خانوادم تماس گرفت و گفت که من بر اثر حمله قلبی فوت شدم!! ازشون خواست به تهران برن برای شناسایی جسد. وقتی خانوادم به تهران اومدن عموم برای دیدن جنازه من به سردخونه بهشت زهرا رفت و با جسد شکنجه شده من روبرو شد، اون به وضوح آثار ضرب و شتم رو روی سر و صورت و تمام بدن من مشاهده کرد، همه بدنم کبود بود…
در جواز دفن بهشت زهرا که برای آرامستان اشنویه صادر شد علت فوت رو نوشتن «بعدا تعیین میشه» !!!!
مامورای امنیتی خانوادمو بشدت تهدید کردن که م ر گ من نباید رسانه ای بشه و علت فوت باید سکته قلبی به همه اعلام بشه. خانوادم پیکر بیجون منو به اشنویه منتقل کردن. جنازه من مظلومانه در تاریخ ۱۱ آبان ماه ۱۴۰۱ فقط در حضور خانوادم در تدابیر شدید امنیتی در آرامستان اشنویه به خاک سپرده شد….
مراسم ختم هم در تاریخ چهار شنبه و پنج شنبه ۱۱ و ۱۲ آبان در شهرک فرهنگیان مسجد محمد رسول الله برگزار شد.
هموطن من برای به دست آوردن آزادی بهای سنگینی پرداختم و جان شیرینمو فدا کردم. به جرم آزادیخواهی تحت شدیدترین شکنجه ها قرار گرفتم و به قتل رسیدم. در مقابل اینهمه خون ریخته شده سکوت نکن، مبارزه رو ادامه بده تا روزی که وطن از دست حکومت جنایتکار آزاد بشه، روز جشن پیروزی به یاد منم باش…💔
#مهسا_امینی
#علیه_فراموشی