من #حامد_صدیقی هستم. من کشته شدم در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۱. بیست سالم بود، متولد اول فروردین ۱۳۸۱. اصالتا افغان بودم ولی در درگهان قشم به دنیا اومدم و بزرگ شدم، زادگاه پدریم استان فراه، شهرستان قله کاه روستای ترکین در افغانستان بود. من فرزند دوم خانواده، و بین دوستام به شوخ طبعی و شادبودن معروف بودم. در رشته علوم انسانی در دبیرستان نمونه دولتی درس خوندم و همیشه شاگرد نمونه و تو بچگی حافظ کل قرآن بودم. خانواده من جزو خیرین بودن. بعد از دیپلم در بازار شروع بکار کردم در یه مغازه لباس فروشی مردانه. در جریان اعتراضات خیابونی بعد از کشته شدن مهسا امینی، منم مثل بقیه جوونا برای اعتراض به خیابون رفتم. ۲۶ آبان ماه بود، یکی از دوستام اومد دنبالم و رفتیم تظاهرات، در خیابون درگهان روبروی بازار الماس نیروهای سرکوب با گلوله جنگی به سرم شلیک کردن و من کشته شدم. منو بردن سردخونه بیمارستان و تا سه روز به خانوادم اطلاع ندادن. مادرم تمام اون سه روز رو چشم انتظارم بود و فکر میکرد بازداشت شدم. بعد از سه روز از مرگ من باخبر شدن، اونا خانوادمو تهدید کردن که اگه درباره من حرفی بزنن همه دارایی شون رو ازشون میگیرن و برشون میگردونن به افغانستان. بعد جنازمو تحویلشون دادن، ولی هرچقدر منو میشستن خونریزی بند نمیومد و مجبور شدن منو در کفن سیاه بپیچن که مادرم خونها یا جای گلوله رو نبینه. من روز ۲۹ آبان در قبرستان روستای هلر در درگهان قشم به خاک سپرده شدم. آرزوهای زیادی داشتم که بهشون نرسیدم، من اصالتا یه افغان بودم، ولی متولد ایران بودم و جونم رو در راه آزادی ایران فدا کردم
اطلاعات ارائهشده در این صفحه ممکن است هنوز بهطور کامل راستیآزمایی یا تأیید رسمی نشده باشد. ما در تلاشیم تا با حساسیت و دقت، دادهها را بررسی و تکمیل کنیم. در صورت مشاهدهی هرگونه خطا یا اگر اطلاعات موثقی در اختیار دارید، لطفاً با ما تماس بگیرید