من #ملیکا_مهدوی هستم. من کشته شدم، در تاریخ ۴ بهمن ماه ۱۴۰۱. فقط ۱۶ سالم بود، متولد ۱۸ خرداد ۱۳۸۵، فرزند محمد، اهل کرمان و ساکن قشم بودم. رشته تأتر و سینما میخوندم و برای ادامه تحصیل از کرمان به قشم رفته بودم. به مهربونی و خوش قلبی بین فامیل و دوستام معروف بودم. دختر ریز اندامی بودم ولی قوی و شجاع. همیشه دلم میخواست یه برند لباس خودمو درست کنم، کلی براش طرح و ایده داشتم و حتی اسم برندم رو هم انتخاب کرده بودم. آرزو داشتم مثل هنرپیشه ها یه روز روی فرش قرمز راه برم.
با شروع اعتراضات سراسری با کشته شدن مهسا امینی، منم در کنار هموطنام برای اعتراض به خیابون رفتم. مهرماه بود که توی خیابون روسریمو آتش زدم و با مامورا درگیر شدم. اونا منو شناسایی کردن و فرداش دستگیر شدم. بعد از مدتی با وثیقه آزاد شدم ولی من تصمیمم رو گرفته بودم که مبارزه کنم. وقتی از زندان اومدم بیرون و دوباره شروع کردم به فعالیت میدونستم برام دردسر میشه ولی من به همه گفتم که پا پس نمیکشم .مدام از طرف نیروهای امنیتی تحت نظر بودم. وقتی دیدن من دست بردار نیستم روز ۴ بهمن مامورای سرکوبگر منو از بالای یه ساختمون چند طبقه به پایین پرت کردن و من کشته شدم… و داستان کشته شدن نیکا شاکرمی تکرار شد…
پیکر بیجون من در تاریخ ۷ بهمن ماه ۱۴۰۱ در آرامستان شهر بابک در استان کرمان به خاک سپرده شد… روی مزارمنوشتن او یه فرشته بود. اره من فرشته آزادی بودم….من تصمیم خودمو گرفته بودم که به جای قهرمان سینما قهرمان آزادی بشم.
روز تولدم مادرم برام نوشت: «امروز ملیکا ۱۷ ساله میشد اگه خنده هاش، فکرهاش، عقیده هاش و هدفش از نظر کشورش جرم نبود».
بله هموطن به جرم آزادیخواهی زیر خروارها خاک آرمیدم. برای به دست آوردنش جون دادم، راهمو ادامه بده تا پیروزی و اونروز به یاد منم باش و فراموشم نکن…
اطلاعات ارائهشده در این صفحه ممکن است هنوز بهطور کامل راستیآزمایی یا تأیید رسمی نشده باشد. ما در تلاشیم تا با حساسیت و دقت، دادهها را بررسی و تکمیل کنیم. در صورت مشاهدهی هرگونه خطا یا اگر اطلاعات موثقی در اختیار دارید، لطفاً با ما تماس بگیرید