من #سینا_علیشاهی هستم. من کشته شدم، در تاریخ ۱۵ آذر ماه ۱۴۰۱. سی و یکسالم بود، متولد ؟. اهل خرم آباد و از طایفه رومیانی بودم، ساکن کرج و دانشجوی دکترای حقوق جزای عمومی تو دانشگاه کرج. در سن دو سالگی پدرمو از دست داده بودم. مادرم منو با عشق بزرگ کرده بود و همیشه سعی میکرد جای خالی پدرمو برام پر کنه.
وقتی اعتراضات سراسری با کشته شدن مهسا امینی شروع شد، من از اول جزو دانشجوهای فعال انقلابی دانشگاه بودم. برای آزادی خودم و هموطنام به خیابون میرفتم و فریاد اعتراض سر میدادم. دانشجوی موفقی بودم و میتونستم آینده روشنی برای خودم بسازم ولی من زندگی خوب رو برای همه هموطنام میخواستم نه فقط خودم. من برای اعتراضات سراسری در تاریخ ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر فراخوان دادم. بسیجیهای دانشگاه منو شناسایی و تعقیب کردن. بعدش مامورای اطلاعات منو در تاریخ ۱۴ آذر دزدیدن. به مدت یه روز شدیدا تحت شکنجه قرار گرفتم ولی طاقت نیاوردم و زیر شکنجه جان دادم…
بعد از کشتنم مامورا با خانوادم تماس گرفتن و گفتن من تصادف کردم. اونا خانوادمو شدیدا تهدید کردن که کشته شدن منو باید به همه تصادف اعلام کنن و به شرط قبول، جنازه رو تحویلشون میدن. وقتی عموم با وکالت مادرم مرگ با تصادف رو تایید کرد جنازه رو بهش تحویل دادن. مامورای امنیتی حتی اجازه ندادن مادرم جسد منو ببینه.
پیکر بیجون من در تاریخ ۱۶ آذرماه ۱۴۰۱ تحت تدابیر شدید امنیتی در زادگاهم خرم آباد در آرامستان خزر در «بهشت نو » به خاک سپرده شد.
هموطن من وکیل آزادی بودم و جونمو در راه رسیدن به آزادی فدا کردم، سکوت نکن، نذار خونم پایمال بشه، راهمو ادامه بده و اسممو به خاطرت بسپار تا روز آزادی وطن…
اطلاعات ارائهشده در این صفحه ممکن است هنوز بهطور کامل راستیآزمایی یا تأیید رسمی نشده باشد. ما در تلاشیم تا با حساسیت و دقت، دادهها را بررسی و تکمیل کنیم. در صورت مشاهدهی هرگونه خطا یا اگر اطلاعات موثقی در اختیار دارید، لطفاً با ما تماس بگیرید