کمال

فقهی

زاده

اردیبهشت ماه ۱۳۵۵

درگذشت

۲۰ مهر ماه ۱۴۰۱

من #کمال_فقهی هستم. من کشته شدم، در تاریخ ۲۰ مهر ماه ۱۴۰۱. چهل و شش سالم بود، متولد ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۳۵۵. فرزند محمد و ملیحه بودم. یه برادر بنام جعفر و دو خواهر به نامهای فاطمه و فهیمه داشتم. متاهل بودم، من و همسرم زینب صاحب یه فرزند پسر بنام نیما و یه دختر بنام هیوا بودیم. اهل و ساکن بوکان در استان آذربایجان غربی بودم و تو منطقه «حسار» با خانوادم زندگی میکردم. مهندس برق و کارمند نیروگاه حرارتی بناب بودم. وقتی اعتراضات سراسری بعد از کشته شدن مهسا ژینا امینی در شهریور ماه ۱۴۰۱ شروع شد، هموطنای مبارزم تو بوکان هم به اعتراضات پیوستن. چهارشنبه شب ۲۰ مهر ماه ۱۴۰۱ بود، اونشب جوونای معترض به خیابونا اومده بودن، من خونه بودم و تا صدای معترضا رو شنیدم رفتم روی پشت بوم و اونا رو همراهی میکردم ولی ناگهان مزدورای سرکوبگر منو هدف قرار دادن و از پایین مستقیم با گلوله های ساچمه ای به سمتم شلیک کردن. گلوله ها به چشم، سر، گردن و شکمم برخورد کرد و شدیدا مجروح شدم، غرق در خون افتادم زمین. خانواده منو سریع بردن بیمارستان قلی پور ولی اونجا پر از مامور بود و مسئولین بیمارستان اجازه پذیرش ندادن! من در اثر شدت جراحات وارده تاب نیاوردم و همونجا تو بیمارستان جان باختم…. بعد از کشته شدنم جنازمو به سردخونه بیمارستان بوکان بردن، اونجا پزشکی قانونی علت فوت رو نارسایی حاد تنفسی، آسیب نخاعی گردنی و دررفتگی با جابجایی شدید مهره های گردنی بر اثر اصابت جسم سخت اعلام کرد. تو گزارش پزشکی در قفسه صدری به وضوح تعداد متعدد ساچمه دیده شد. فشار و تهدید نیروهای امنیتی شروع شد، جنازمو تحویل نمیدادن و میخواستن مخفیانه منو دفن کنن، بعد شرط تحویل جنازمو عدم‌ پیگیری پرونده پزشکی تعیین کردن و خانوادمو مجبور به امضا کردن. پیکر بیجون من در تاریخ ۲۲ مهر ماه ۱۴۰۱ در آرامستان بوکان با حضور گسترده مزدورای حکومتی مظلومانه به خاک سپرده شد. مردم تو‌مراسم شعارهای ضد حکومتی سر میدادن. مراسم ختم هم همونروز تو مسجد قبای بوکان برگزار شد. بعد از قتل من در تاریخ ۱ آذر ماه ۱۴۰۱ برادرم جعفر تو شلوغیای فلکه علی آباد بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر از ناحیه ران و شکم به شدت مجروح شد و تو بیمارستان بخش مراقبتهای ویژه بستری شد. مراسم سالگرد در تاریخ ۲۰ مهر ماه ۱۴۰۲ با حضور خانواده و نزدیکان بر سر مزارم برگزار شد. هموطن، مزدورای سرکوبگر منو به جرم ناکرده وحشیانه به قتل رسوندن، نذار خونم پایمال بشه، اگه سکوت کنی نوبت تو هم میرسه پس دست به دست هموطنات بده و ظلم رو از خاک کشورمون ریشه کن کن. تعدادتون بیشماره، به قدرتون ایمان داشته باش و به مبارزه ادامه بده، روزی که ایران آزاد شد به یاد منم باش که زیر خروارها خاک آرمیدم و آرزوی بزرگ کردن بچه هامو به گور بردم….💔 #مهسا_امینی #علیه_فراموشی

به اشتراک بگزارید

اطلاعات ارائه‌شده در این صفحه ممکن است هنوز به‌طور کامل راستی‌آزمایی یا تأیید رسمی نشده باشد. ما در تلاشیم تا با حساسیت و دقت، داده‌ها را بررسی و تکمیل کنیم. در صورت مشاهده‌ی هرگونه خطا یا اگر اطلاعات موثقی در اختیار دارید، لطفاً با ما تماس بگیرید