من یاسین جمالزاده هستم، متولد ۱۳۷۳، کارگر گچکار و پدر دو دختر خردسال دوقلو. در روز چهارشنبه، ۳۰ شهریورماه ۱۴۰۱، تنها چند روز پس از ورود به ۲۹ سالگی، در جریان اعتراضات مردمی در رضوانشهر با شلیک مستقیم نیروهای یگان ویژه نیروی انتظامی، جانم را از دست دادم.
گلولهای که به قفسه سینهام، درست زیر قلبم، اصابت کرد، به زندگیام پایان داد. در آخرین لحظات، با وجود خونریزی شدید، تلاش میکردم روی پاهای خود بایستم، اما نمیتوانستم. من برای شرکت در اعتراضات به رضوانشهر رفتم، چون در شهر کوچک محل زندگیام، شاندرمن، فضایی برای تجمع وجود نداشت.
پیکرم به روستای سیاهدوله از توابع بخش شاندرمن منتقل و در آنجا به خاک سپرده شد. اما خانوادهام، پس از کشته شدنم، تحت فشارهای شدید امنیتی و اطلاعاتی قرار گرفتند. آنها را تهدید کردند و فضای سنگینی از ترس و ارعاب بر آنها تحمیل شد.
من رفتم، اما یاد و آرزوهایم برای آیندهای بهتر، برای دخترانم و مردم سرزمینم، در دل کسانی که برای آزادی و عدالت میجنگند، زنده خواهد ماند. من یکی از هزاران نفری بودم که برای آرمانی بزرگتر از زندگی خود ایستادم. نام من، یاسین جمالزاده، در میان مردمی که صدای آزادی را فریاد میزنند، جاودانه خواهد بود.