من هیوا جانان هستم، متولد ۲۵ شهریور ۱۳۶۹، از بوکان در آذربایجان غربی. ۳۲ سال زندگی کردم، با امید به روزهای بهتر برای خودم و سرزمینم. اما در ۲۶ آبان ۱۴۰۱، در جریان خیزش انقلابی مردم بوکان، زندگیام پایان یافت.
آن شب، در راه بازگشت به خانه، همراه دوستم بودم که مزدوران جمهوری اسلامی از پشت به من شلیک کردند. پنج گلوله به بدنم اصابت کرد؛ دو گلوله به پشتم، نزدیک نخاع، یکی به پایم، یکی به باسنم و یکی به کمرم. پیکر نیمهجانم را کنار دیواری گذاشتند تا از شدت خونریزی جان بدهم. دردی که به جانم آوردند کافی نبود؛ دندانهایم را شکستند و گردنم ورم کرد. دوستم را هم ربودند و به سرنوشتی نامعلوم بردند.
پیکرم با خون، درد و آرزوهای ناتمامم پیدا شد، اما آنچه از من باقی ماند، صدای عدالتخواهی مردمی است که همچنان برای آزادی میجنگند. من رفتم، اما نامم در دل مردمانم زنده خواهد ماند.